سومین قسمت سریال کره ای جامیونگ گو که همان معروف به سریال جومونگ سه است. اگر کاربر یادشون باشد در سال ۲۰۰۶ سریال افسانه جومونگ روی تلویوزن کره نمایش داده شد و دو سال بعد بعد از سریال افسانه جومونگ سریال امپراطوری باد ها عرضه شد. حالا بعد از مدتها سری سوم جومونگ بنام جامیونگ گو انتشار شد.
سری سوم سریال جومونگ با نقش اصلی بین هودونگ ( پسر موهیول) و دو تا دختر شاهزاده ناتراگ بهمراه بود.این سریال در ۳۹ قسمت که هر قسمت تقریبا یک و ساعت و نیم وجود دارد. برای نگاه کردن این سریال میتوانید از طریق شبکه اجتماعی مانند یوتیوب آنها را دنبال کنید.
نام سریال: سریال جامیونگ گو
موضوع: تاریخی, درام
مدت زمان: ۹۰ دقیقه هر قسمت تقریبا
محصول: کره جنوبی
تعداد قسمت: ۳۹
خلاصه داستان: داستان جامیونگ گو از جایی شروع میشود که در خاک کره دو کشور مقابل یعنی گوگوریو و ناتراگ وجود داشت. این دو کشور به خون همدیگر تشنه بودند. اما یک طرف ماجرا پادشاه ناتراک یه مرد شهوت باز و حیله گر بود. یعنی هر زنی رو که میدید خوشش میومد و دوست داشت باهاش نزدیکی داشته باشد. این پادشتاه دو تا فرمانده دست راست و چپ دارد که یکیشون چوری ای و اونیکی هم لودیکی هست. این ین پادشاه عاشق یکی از زن های این فرمانده دست راستش میشود و دوست دارد اون برای پادشاه فراهم کند. اما از آنجایی که اون زن فرمانده راست بود نمیتونست کاری بکند. اما چوری ای یک زن دیگری نیز داشت بنام جاشنیل ای بود.
یک پیشگو اعلام میکند یکی از فرمانده های تو دو تا زن دارد و هر زن یک دختر باردار است باید آنها کشته شوند. دختر ها به دنیا اومده اند اسم یکیشون لاهی شد و اسم اون یکی جامیونگ گو است ناگهان پادشاه دستور میدهد هر زنی که دختر به دنیا بیاید اون را بکشند. ناگهان یکی از زن های فرمانده چوری در یک شب با پیشگوئ ملاقات اون میرود و تن خود را فدای بچه اش میکند. زن دوم چوری به پیشگو میگوید که تو باید اعلام کنی زن اول چوری دخترش شوم هست باید اون کشته شود. خلاصه داستان جایی میرسه که دختر زن اول فرمانده چوری زنده میماند که اسمش جامیونگ گو هست. و بعد از کار های زشتی که اون پادشاه انجام میداد مردم به طرف اون شورش کرده اند و فرمانده چوری تخت پادشاهی میگیرد.
از اون طرف هم موهیول یه پسری بنام مودونگ داشت که بزرگ میشود. مودونگ عاشق این دو خواهر میشود که تو جریان بالا گفته شد.خب حالا موهیول تو مغزش اینو پرورش میدهد که چگونه به ناتراگ حمله کنه و کل کشور در اختیار خود قرار دهد. در اون زمان یک تبل که نشانه اغضمت و شکوه ناتراگ بود هر موقع هر دشمنی میخواست حمله کنه اون طبل به صدا در میومد و این نشان میداد که ناتراک در حال حمله شدن است. موهیول و مودونگ برای پیروز شدن در جنگ بلا ناتراک باید اون تبل رو از بین میبرده اند. مودونگ خودشو به ناتراک میرسونه به این معنا که موهیول ازش متنفره مگه میشه مگه داریم اخه پادشاه یک کشور از شاهزاده متنفر باشد. بله این نقشه موهیول بود حالا مودونگ که عاشق دو تا دختر پادشاه چوری بوده اند از لاهی درخواست میکنه تا اون تبل براش نابود کنند. و در نهایت گوگوریو بر ناتراک پیروز میشود و در آخر مودونگ با جامینگو توسط مودونگ هر دوتاش کشته میشوند.
ارسال دیدگاه